حجت حق

جمعه های تکراری

شهادت امام حسن عسگری (علیه السلام) به حظور حضرت مهدی عج

و به تمام دل سوختگان تسلیت باد


...:::.... قــــــاب ...::::....

ای که چون شمع به پیشِ نظرم آب شدی

ای پدر جان تو بگو بهرِ چه بی تاب شدی

مگر از دستِ عدو زهرِ جفا نوشیدی

در میانِ شبِ ماتم زده مهتاب شدی

ای که از سوز عطش در برِ من می‌سوزی

گشتی خاموش مگر تشنه تو سیراب شدی

بسکه پیچیده‌ای از درد در این حجره‌ی سرد

روی دستِ پسرت ای پدرم خواب شدی

دیدم آن لحظه ز من روی چو برگرداندی

خون به لب داشتی و مَحرَمِ خوناب شدی

ای خداوند، قسم بر تو یتیمی سخت است

عاقبت نام من از چوبِ غمش قاب شدی

پدرم مهدیِ گریانِ تو تنها و غریب

در جهان ماند ولی گوهرِِ کمیّاب شدی


نوشته شده در 10 اسفند 1391ساعت 23:25 توسط رضابــابــــایی| |



عشق تو بغض دلم را چه نکو ريخت که ريخت

آن هواي سر من با همه هاي و هو ريخت که ريخت

تـا بـه کـي مــا و خـمـاري وصـالــت، يـارا

خـُـم و پيمانه شکست، مي زِ بو، ريخت که ريخت

سـُرخـي تـلـخ شـفـق چيـسـت؟ نگـارا، دريـاب

اشک خونين که از اين ديده به رو، ريخت که ريخت

آن صـدايــي که تـــو هـر جـمـعـه شنيدي جـانــا

دلِ غــم ديـده ي مــا بــود، فرو ريخت که ريخت

ترس من از گذر جمعـه تـو دانـي کـه چـه بـود؟

گَـرد پـيـري که زمـان، بر سرِ مـو ريخت که ريخت

کـربـلا بـاز گـذشــت ، مـاه مـحرم طـي شــد

خــون عُـشاق تـو را، بـاز عـدو ريخت که ريخت

عـمـر از نيمـه گـذر کـرد شـدم شـُـهره شـهـر

حـاصـل عـمـر به جُـستيدن و جـو ريخت که ريخت

تـو بيا پاي بر اين چشـم بـِنه جان به فداي قدمت

غـَـرَضـــم ديــدن رويــت ، آبـــرو ريخت که ريخت


نوشته شده در 10 اسفند 1391ساعت 23:25 توسط رضابــابــــایی| |




نوشته شده در 10 اسفند 1391ساعت 23:25 توسط رضابــابــــایی| |

بِسمِ الله رحمن الرحیم


اَللّهُمَّ اِنّی اَسئلُکَ وَاَتَوَجَّهُ الَیکَ بِنَبِیِّکَ نَبِیّ الرَّحمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَالِهِ یا

اَبَاالقاسِم یا رَسوُلَ اللّهِ یا اِمامَ الرَّحمَةِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ

تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا 


یاوَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه



یا محمد(ص) آیه ایمان تویی

مرد قرآن بهترین انسان تویی

اسم تو نور امـــــید است و صفای سینه هاست

دین تو اسلام عشق است و بدور از کینه هاست

روز میــــــــلادت شــدم مست مـــی عرفان تو

آیه شرع است و حق است، خط به خط قرآن تو

ای تو چون شمع و جودم عشق تو بر جان من

یا محمد(ص) ای رسول  ای بانی ایــــمان من

(شایان نجاتی ترانه سُرا)


اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم


نوشته شده در 10 اسفند 1391ساعت 23:25 توسط رضابــابــــایی| |

 

تو کلاس درس خدا ؛ اونی که ناله میکنه رد میشه، 

اونیکه صبر میکنه قبول میشه، 

اما اونیکه شکر میکنه شاگرد ممتاز میشه !

بیا این هفته شاگرد ممتاز باشیم...

 

 

 

 

 


نوشته شده در 10 اسفند 1391ساعت 23:25 توسط رضابــابــــایی| |

زهر كسي كه گرفتم سراغ خانه ي تو
زمن گرفت نشان از تو و نشانه ي تو
دلم به حال دلم سوخت بس كه هر شب و روز
گرفت اين دل غرق بخون بهانه ي تو


نوشته شده در 10 اسفند 1391ساعت 23:25 توسط رضابــابــــایی| |



بسم الله الرحمن الرحیم




Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA

اَلسَّلامُ عَلَیْك ِ یا بِنْتَ رَسوُل الله ؛ سلام بر تو اى دختر رسول خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْك ِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ وَ خَدیجَةَ ؛ سلام بر تو اى دختر فاطمه و خدیجه

اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ اَمیر ِالْمُؤْمِنینَ ؛ سلام بر تو اى دختر امیر مؤمنان

اَلسَّلامُ عَلَیْك ِ یا بِنْتَ الْحَسَن ِ وَ الْحُسَیْنِ ؛ سلام بر تو اى دختر امام حسن و امام حسین

اَلسَّلامُ عَلَیْك ِ یا بِنْتَ وَلِىِّ الله ِ ؛ سلام بر تو اى دختر ولىّ خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا اُخْتَ وَلِىِّ الله ؛ سلام بر تو اى خواهر ولىّ خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا عَمَّةَ وَلِىِّ اللهِ ؛ سلام بر تو اى عمه ولىّ خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ موُسَى بْنِ جَعْفَر ؛ سلام بر تو اى دختر موسى بن جعفر

وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ؛ رحمت و بركات خدا بر تو باد.

اَلسَّلامُ عَلَیْك، عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَ بَیْنَكُمْ فِى الْجَنَّة؛ سلام بر تو، خداوند آشنایى برقرار كند میان ما و شما

وَ حَشَرَنا فى زُمْرَتِكُمْ، وَ أَوَرَدْنا؛ و ما را در زمره شما محشور كند، و ما را

حَوْضَ نَبِیِّكُمْ، وَ سَقانا بِكَأْس جَدِّكُمْ مِنْ یَد ِ؛ بر حوض پیامبر شما وارد كند، و ما را با كاسه جدّ شما از دست

عَلِى ِّ بْن ِ اَبى طالِب، صَلَواتُ الله عَلَیْكُمْ، علىّ بن ابى طالب سیراب كند ـ صلوات خدا بر شما باد ـ

أَسْئَلُ الله أَنْ یُر ِیَنا فیكُمُ السُّروُرَ وَ الْفَرَجَ، از خداوند مىخواهم كه سرور و فرج شما را به ما بنمایاند،

وَ أَنْ یَجْمَعَنا وَ إِیّاكُمْ فى زُمْرَة ِ جَدِّكُمْ مُحَمَّد، ما و شما را در زمره جدّ بزرگوارتان حضرت محمّد ـ كه

صَلَّى اللهُ عَلَیْه ِ وَ آلِه ِ، وَ أَنْ لا یَسْلُبَنا ؛ درود خدا بر او و آلش باد ـ گرد آورد، و معرفت شما را

مَعْرفَتَكُمْ، إِنَّهُ وَلِىِّ قَدیرٌ؛ از ما نگیرد، كه او صاحب اختیار و مقتدر است .

أَتَقَرَّبُ إِلَى الله بِحُبِّكُمْ وَ الْبَرإَة ِ مِنْ أَعْدائِكُمْ؛ به سوى خداوند تقرّب مىجویم با محبّت شما و بیزازى از دشمنان شما

وَ التَّسْلیم ِ إِلَى الله ِ، راضِیاً بِه ِ غَیْرَ ؛ و با تسلیم شدن به فرمان خدا، از روى رضایت، نه

مُنْكِر وَ لا مُسْتَكْبِر وَ عَلى یَقین ِ ما أَتى بِه ِ؛ انكار و نه استكبار، و با یقین به آنچه

مَحَمَّدٌ وَ بِهَ راض، نَطْلُبُ بِذلِكَ وَجْهِكَ ؛ حضرت محمّد (ص) آورده و به آن راضى هستم، با این عقیده عنایت تو را مىطلبم

یا سَیِّدى، اَللّهُمَّ وَ رِضاكَ وَ الدّارَ الْآخِرَةِ؛ اى سرور من، خدایا رضایت ترا و سراى آخرت را خواستارم .

یا فاطِمَةُ اِشْفَعى لى فِى الْجَنَّةِ ؛ اى فاطمه(معصومه) در مورد بهشت از من شفاعت كن ،




تا که اومد به شهر قم

کویرمون شدش بهشت


ورود بی بی دو عالم حضرت معصومه (سلام الله علیها )

را به همه همشهریان و هموطنان تبریک می گم



همسایه سایه ات به سرم مستدام باد

لطفت همیشه زخم مرا التیام داد

وقتی انیس لحظه ی تنهایی ام توئی

تنها دلیل اینکه من اینجایی ام توئی

هر شب دلم قدم به قدم میکشد مرا

بی اختیار سمت حرم میکشد مرا

با شور شهر فاصله دارم کنار تو

احساس وصل میکند آدم کنار تو

حالی نگفتنی به دلم دست میدهد

در هر نماز مسجد اعظم کنار تو

با زمزم نگاه دمادم هزار شمع

روشن کننند هاجر و مریم کنار تو

تا آسمان خویش مرا با خودت ببر

از آفتاب رد شده شبنم کنار تو

در این حریم، سینه زدن چیز دیگریست

خونین تر است ماه محرم کنار تو

مادر کنار صحن شما تربیت شدیم

داریم افتخار که همشهری ات شدیم

ما با تو در پناه تو آرام می شویم

وقتی که با ملائکه همگام می شویم

بانو! تمام کشور ما خاک زیر پات

مردان شهر نوکرو زنها کنیز هات

زیبا ترین خاطره هامان نگفتنی ست

تصویر صحن خلوت و باران نگفتنی ست

باران میان مرمر آیینه دیدنیست

این صحنه در برابر ایینه دیدنیست

مرغ خیال سمت حریمت پریده است

یعنی به اوج عشق همین جا رسیده است

خوشبخت قوم طایفه، ما مردم قمیم

جاروکشان خواهر خورشید هشتمیم

اعجاز این ضریح که همواره بی حد است

چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است

من روی حرف های خود اصرار میکنم

در مثنوی و در غزل اقرار میکنم

ما در کنار دختر موسی نشسته ایم

عمریست محو او به تماشا نشسته ایم

اینجا کویر داغ و نمک زار شور نیست

ما روبروی پهنه ی دریا نشسته ایم

قم سالهاست با نفسش زنده مانده است

باور کنید پیش مسیحا نشسته ایم

بوی مدینه می وزد از شهر ما،بیا

ما در جوار حضرت زهرا نشسته ایم

مربع

از ما به جز بدی که ندیدی ببخشمان

از دست ما چه ها که کشیدی ببخشمان

من هم دلیل حسرت افلاک می شوم

روزی که زیر پای شما خاک می شوم...


...:::... حمید برقعی ...:::...



نوشته شده در 10 اسفند 1391ساعت 23:25 توسط رضابــابــــایی| |

امسال هم گذشت و دلي شعله ور نشد
چشمي براي غربت آيينه تر نشد

باران به چشم مردم ما محترم نبود
گل در ميان کوچه ما معتبر نشد

امسال هم شبيه همان سال هاي پيش
يک شاخه شوق در دل من بارور نشد

مهتاب هر شب از سر اين قريه مي گذشت
از اين همه ستاره کسي با خبر نشد

پايان نداشت فاصله ما و آسمان
اين راه باز يک دو قدم بيشتر نشد

امسال نيز عاشقي انگار کفر بود
دردي درون سينه کس منتشر نشد

من ماندم و روايت تاريک اين غزل
خورشيد روي دفتر من جلوه گر نشد

 


نوشته شده در 10 اسفند 1391ساعت 23:25 توسط رضابــابــــایی| |

آسمان را مى‏ستايم، كه ابرهايش را زيرانداز گام هايت مى‏سازد.

 درختان را دوست مى‏دارم؛ كه شاخه‏هاشان نسيم محبت را با ياد تو معطر و متبرك مى‏كنند.

 آب را مى‏پسندم كه روان مى‏شود، تا غبار از قدوم پاك تو برگيرد.

 باد را مى‏نوشم؛ كه ياد روح‏نواز كوى تو را، هديه مشامم مى‏سازد.

 و انتظار را مقدس مى‏شمرم؛ از آن كه هر آدينه، منتظرت مى‏نشينم. هر آدينه، چشم به راه

 و گام تو مى‏سپارم و هر آدينه، دلم را سفره ي محبت‏هاى تو مى‏كنم.

 نوازش نگاهت را از ما دريغ مدار، اى مولا، يا صاحب‏الزمان...


نوشته شده در 10 اسفند 1391ساعت 23:25 توسط رضابــابــــایی| |

آسمان را مى‏ستايم، كه ابرهايش را زيرانداز گام هايت مى‏سازد.

 درختان را دوست مى‏دارم؛ كه شاخه‏هاشان نسيم محبت را با ياد تو معطر و متبرك مى‏كنند.

 آب را مى‏پسندم كه روان مى‏شود، تا غبار از قدوم پاك تو برگيرد.

 باد را مى‏نوشم؛ كه ياد روح‏نواز كوى تو را، هديه مشامم مى‏سازد.

 و انتظار را مقدس مى‏شمرم؛ از آن كه هر آدينه، منتظرت مى‏نشينم. هر آدينه، چشم به راه

 و گام تو مى‏سپارم و هر آدينه، دلم را سفره ي محبت‏هاى تو مى‏كنم.

 نوازش نگاهت را از ما دريغ مدار، اى مولا، يا صاحب‏الزمان...


نوشته شده در 10 اسفند 1391ساعت 23:25 توسط رضابــابــــایی| |

سؤال:بعد از آمدن امام زمان(عج) چه مسايل و حوادثي اتفاق ميافتد؟

پاسخ:قضاوت درباره همه رخدادهايي كه بعد از ظهور امام زمان(ع) اتفاق ميافتد، مشكل است؛ زيرا در روايات و متون ديني تنها به برخي از حوادث اشاره شده است، ولي اين رخدادها همه حوادثي نيستند كه بعد از ظهور و در مدت حكومت امام زمان(ع) شكل ميگيرند. در اين جا به برخي از حوادث مهم اشاره ميشود كه بعضي از آغاز ظهور، شروع شده و برخي بعد از ظهور و در مدت حكومت امام اتفاق ميافتد:
 

 

 

ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب

سؤال:در مورد پيشرفت هايي كه در زمان امام زمان(عج) انجام مي شود چه نظري داريد؟

پاسخ:در روايتي از امام صادق(ع) وارد شده است كه «دانش 27 حرف است؛ پس تمام آنچه پيامبران با آن مبعوث شده اند، 2 حرف (از دانش است) و مردم تا امروز تنها 2 حرف از دانش را دار هستند، اما هنگامي كه قائم ما -عجل الله تعالي فرجه الشريف قيام مي كند، 25 حرف ديگر را در ميان مردم پراكنده مي كند و با آن دو حرف اضافه مي نمايد تا اينكه دانش به 27 حرف كامل مي شود. {(بحارالانوار، ج 52، ص 336) } ظاهراً معناي اين روايت و روايات مشابه اين است كه عقول و خردهاي مردم در اين زمان پيشرفت فراواني مي كند. زيرا در اين دوره معنويت و تقوا بسط پيدا مي كند و موانع علم آموزي و فهم و ادراك صحيح مسدود مي گردد و تمامي مردم امكان مي يابند با تقوا - عامل نگهداري انسان كه باعث روشن بيني و فهم و درك بينا مي شود به تمامي اسراري علوم نزديك شوند. چنانچه در روايات حكومت امام زمان(سلام الله عليه) وارد شده است كه در آن زمان زنان با قرآن سخن مي گويند.



سؤال:نمونه اي از روايات اهل سنت درباره حضرت مهدي (عج ) را ذكر كنيد ؟

پاسخ:رسول اللّه (ص ) فرمود : اگر يك روز از عمر جهان بيشتر نماند باشد خداي متعال آن روز را چنان طـولانـي خواهد كرد تا مردي از اهل بيت من و همنام من به حكومت برسد وزمين را پر از عدل و داد كند , چنانچه پر از ظلم و جور شده است . ( صحيح ترمذي , ج 2 , ص 46 ) , ( صحيح ابي داود , ج 2 , ص 207 ) , ( مسند احمد بن حنبل , ج 1 , ص 378 ) و ( ينابيع الموده , ص 49 , ص 280 , ص 440 و ص 186 ) . از ام سلمه نقل كرده اند كه رسول اللّه (ص ) فرمود : مهدي از عترت من و از فرزندان فاطمه است ( اسـعاف الراغبين , ص 134 )از ابن عباس نقل كرده اند كه رسول اللّه (ص ) فرمود : همانا علي امام امـت بـعـد ازمـن اسـت و از فرزندان او قائم منتظر مي باشد و هنگامي كه ظهور كند زمين را پر ازعدل و داد مي سازد , چنانكه پر از ظلم و جور شده است ( ينابيع الموده , ص 494 )



محمد تقي مصباح يزدي / آموزش عقايد
مصباح يزدي - محمد تقي


نوشته شده در سه شنبه 8 اسفند 1391ساعت 17:43 توسط رضابــابــــایی| |
طبقه بندی: پرسمان درباره امام زمان  
برچسب ها: سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران سوال درباره امام زمان پرسمان جمعه های جمکران

سؤال:دلايل اثبات امام زمان(عج) را ذكر كنيد.

پاسخ:عقيده به مهدويت، از امور مسلّم و قطعي تاريخ و كلام اسلامي است. مسلمانان اعم از شيعه و سني به "مهدي موعود" باور دارند. نقطة اصطكاك شيعه و سني در "مهدويت" تولد حضرت است.

 

به ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب

مادر گرامي او
مادرش، بانوي بزرگ، نيک بخت و پرشکوه و گرانقدري بنام «نرجس» است و او را «صيقل»، «ريحانه» «سوسن» نيز ناميده اند.
لازم به يادآوري است که تعدد نام و اختلاف در اسم، نه تعدد شخصيت را مي طلبد و نه اختلاف در مورد صاحب آن را.

 

 

ادامه مطلب را دنبال کنید



ادامه مطلب
نوشته شده در سه شنبه 8 اسفند 1391ساعت 17:36 توسط رضابــابــــایی| |
طبقه بندی: زندگی نامه امام زمان  
برچسب ها: کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران کامل ترین زندگی نامه امام زمان زندگی نامه امام زمان جمعه های جمکران

امام مهدي کيست؟
سخن از امام مهدي عليه السلام سخن از يک موضوع عقيدتي و مذهبي بسيار حساس و مهمي است که رابطه تنگاتنگ وگسست ناپذيري با اسلام و مسلمانان دارد، چرا که وجود گرانمايه او يک واقعيت اسلامي و از مهم ترين مسايل ديني و از اساس مکتب و ايمان به ارزشهاي معنوي است.
بحث از شخصيت آن حضرت، آنگونه که برخي از نويسندگان منحرف پنداشته اند، بحث از افسانه اي نيست که شيعه آن را به منظور آرامش بخشيدن به روان ناآرام خويش که در رهگذر قرون و اعصار تحت فشار ظلم و استبداد بوده است -ساخته باشد و بخاطر مرهم نهادن بر قلب زخم خورده اي که باران مصائب در مسير زمان بر سر آنان باريده است- سر هم کرده باشد.
بحث از امام مهدي عليه السلام آنگونه که برخي فيلسوف نماها گفته اند انديشه اي نيست که به منظور تخفيف دردها و آرامش بخشيدن به رنج و فشاري باشد که از رهگذر حاکميت زمامداران بيدادگر قرون و اعصار، در برخي اذهان و افکار جايگزين شده باشد.
و نيز آنگونه که برخي عناصر نادان مدعي دانش و فرهنگ، تصور کرده اند، خرافه اي نيست که آن را، داستان سرايان ساخته و پرداخته و به اسلام چسبانده باشند و نيز بازيچه تاريخي نيست تا اسباب تمسخر دشمنان بدانديش و دلقک و ياوه گو باشد؛ بلکه يک واقعيت اسلامي است که در خور اهميت بخشيدن بسيار

 

 

لطفا به ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب
نوشته شده در سه شنبه 8 اسفند 1391ساعت 17:34 توسط رضابــابــــایی| |
طبقه بندی: زندگی نامه امام زمان  

آدين

كاش بودم شبيه آيينه
ساده و بي ريا و بي كينه

بازدارد، هواي شبگردي
دلم اين خرقه پوش پشمينه

از شراب غمت بنوشانم
جرعه اي اعتقاد ديرينه

آه از آن دم كه شعله ور گردد
كوه آتشفشان اين سينه

رفته اي و به شوق آمدنت
مي شمارم هنوز، آدينه
 

 



ايوب پرندوار



نوشته شده در سه شنبه 8 اسفند 1391ساعت 17:30 توسط رضابــابــــایی| |
طبقه بندی: شعر   
برچسب ها: جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران

آخرين شنبه امروز است


چند ماهيست،
كه هر چند روز يك بار
پرده ها را كه باز مي كني،
انگار
نور ديگري به خانه مي تابد.
گاهگاهي در و ديوار
رنگ تازه مي گيرد.

مي روي و كتاب مي خواني،
ولي انگار رفته اي قدم بزني.
بعضي از صفحه ها را كه خوب مي خواني
رفتي انگار راهپيمايي!

اين روزها گاهي
جاي باران، شراب مي بارد!
تازگي ها سه چار بار ديدم
پشت آيينه هم هوا دارد.
من خودم آخر شب، گيج،
روي تصوير تخت مي خوابم.

اين روزها ديگر
حرف مازاد بر مصرف،
توي كوچه و خيابان نيست.
در محلهي ما، بقال،
هر چه را كه مي خواهي
از نگاهت سريع مي خواند...

دوسه روز پيش بود،آري
من خودم توي كوچه اي ديدم
يك نفر به ديگري مي گفت:
آخرين شنبه، امروز است...

راستي ! لباس نويم كو؟
آخرين عصر جمعه ،
مي اید


نوشته شده در سه شنبه 8 اسفند 1391ساعت 17:29 توسط رضابــابــــایی| |
طبقه بندی: اس ام اس  
برچسب ها: جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران

 

آخرين توفان

به دنبال تو مي گردم نمي يابم نشانت را
بگو بايد كجا جويم مدار كهكشانت را ؟
تمام جاده را رفتم غباري از سواري نيست
بيابان تا بيابان جسته ام رد نشانت را
نگاهم مثل طفلان ، زير باران خيره شد بر ابر
ببيند تا مگر در آسمان ، رنگين كمانت را
كهن شد انتظار اما به شوقي تازه ، بال افشان
تمام جسم و جان لب شد كه بوسد آستانت را
كرامت گر كني اين قطره ناچيز را ، شايد
كه چون ابري بگردم كوچه هاي آسمانت را
الا اي آخرين توفان ! بپيچ از شرق آدينه
كه دريا بوسه بنشاند لب آتش نشانت را
 


حسين اسرافيلي



نوشته شده در سه شنبه 8 اسفند 1391ساعت 17:28 توسط رضابــابــــایی| |
طبقه بندی: شعر   
برچسب ها: جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان

آتشي از عشق در جانم فكندي، خوش فكندي

من كه جز عشق تو آغازي و پاياني ندارم

سر نهم در كوي عشقت، جان دهم در راه عشقت

من چه گويم؟ من به جز عشقت سر و جاني ندارم

امام خميني(ره)



نوشته شده در سه شنبه 8 اسفند 1391ساعت 17:26 توسط رضابــابــــایی| |
طبقه بندی: شعر   
برچسب ها: جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران جمعه های جمکران

حتماً همينكه آمدي از آفتابها
ميكاهي از برودتِ سرماي خوابها

آوازهاي شرقيِ خود را پلي بزن
تا قار قارِ لعنتيِ اين غُرابها

ما موجهايِ كوچكِ از ياد رفته ايم
اي آبرويِ هرچه تلاطم درآبها

تكثير مي شوند و وقيح و پر از دروغ
در امتدادِ چشمِ جهاني سرابها

چون امتدادِ يك شبِ از ياد رفته ايم
ما چشمهايِ غرق درافسونِ خوابها

در نورهايِ مشرقي ات سبز مي شويم
حتماً همينكه آمدي از آفتابها


نوشته شده در سه شنبه 8 اسفند 1391ساعت 17:24 توسط رضابــابــــایی| |
طبقه بندی: شعر   
برچسب ها: جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان جمعه های جمکران شعر امام زمان

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin